loading...
هیئت شاهزاده علی اصغر (ع)
(v1) بازدید : 55 پنجشنبه 01 اردیبهشت 1390 نظرات (0)

گر گدای درگه زهرا(س)مقام خویش را

بر سریر سلطنت بخشد عجب دیوانه است

خود شناس ای سائل از این آستان سر بر مدار

کاین گدائی در جهان خود منصب شاهانه دارد


ای شفابخش دل بیمارها

ای خجل از یاد تو مسمارها

مخزن اسرار حیدر سینه ات 

روح پاکی ها دل آیینه ات


دشمن تو تا به حیدر (ع)چیره شد

آسمان هفت عالم تیره شد

جان خودت وقف ولایت کرده ای 

با دفاع خود قیامت کرده ای


من فاطمه ام که پشت درافسردم

گل بودم و پیش باغبان افسردم

با ضرب لگد کتاب عمرم بستند

آنان که با میخ در مرا آزردند



بر باغ خزان گرفته ام سر نزنید 

این خانه آتش گرفته را در نزنید

از ما گذشت مادر ی را دیگر 

در خانه به پیش دختر نزنید



دگر پروانه بال وپر ندارد

نه بال و پر که  خاکستر ندارد

مفسرها به خون دل نویسید

که قرآن علی(ع)کوثر ندارد 

                                                    استاد حاج علی انسانی


یتیمان جز دو چشم تر ندارند

به غیر از خاک غم بر سر ندارند

چو مادر مرده ها باید فقان کرد

که طفلان علی (ع)مادر ندارند



ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم

مامور برای خدمت زهرائیم

روزی که تمام خلق حیران هستند

ما منتظر شفاعت زهرائیم



عمریست رهین منت زهرائیم

مشهور شده به غزت زهرائیم

مردیم اگر به قبر ما بنویسید

ما پیر غلام حضرت زهرائیم




نگاه سرد مردم بود و آتش

صدا بین صدا گم بود و آتش

بجای تسلیت با دسته ی گل

هجوم قوم هیزم بود وآتش




گرفتی از مدینه گفتنت را

دریغ از من نمودی دیدنت را

ولی با من بگو ساعت به ساعت

چرا کردی عوض پیراهنت را


کمی از غسل زیر پیرهن ماند

کمی از خون خشک بر بدن ماند

کفن را در بغل گرفت و بو کرد

همان طفلی که آخر بی کفن ماند



عصمت داوری نبود اگر نبود فاطمه (س)

جنت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه(س)

هیچ پیمبری نبود اگر نبود فاطمه(س)

احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه(س)


محبوبه حق در دو جهان فاطمه(س)است

در قلب محب او کجا واهمه است؟

آندم که قدم نهد به سوی محشر 

لطف و کرمش شامل حال همه است



سر فصل کتاب آفرینش زهراست

روح ادب و کمال و بینش زهراست

روزی که گشایند در باغ بهشت

مسئول گزینش و پذیرش زهراست



شیعه به عزای فاطمه (س)محزون است

یک دیده به اشک و دیده اندر خون است

لعنت به ابوبکر و عمر را هر روز

هر کس فراموش کند مغبون است



من گدای کوی زهرایم.گدای فاطمه(س)

شاعرم با شعر خود گویم ثنای فاطمه (س)

بر تنم هر گز نسازد آتش دوزخ اثر

روزگاری بودهام تحت نوای فاطمه(س)





                                                               

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 23
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 61
  • بازدید ماه : 60
  • بازدید سال : 200
  • بازدید کلی : 2,100